چرا گاهی رابطه به دلایل اشتباه ادامه مییابد؟
همهی ما آرزو داریم روابطی پایدار و رضایتبخش داشته باشیم. اما گاهی اوقات، در رابطههایی گیر میافتیم که به دلایل اشتباه به ادامهی آنها اصرار میورزیم. این دلایل، اغلب ریشه در ترسها، وابستگیها و باورهای نادرست ما دارند و میتوانند به مرور زمان، سلامت روان و خوشبختی ما را تحت تاثیر قرار دهند.
در این مقاله، به بررسی 17 دلیل رایج میپردازیم که چرا ممکن است رابطهای را بیش از آنچه باید، ادامه دهیم، حتی اگر میدانیم که برای ما مناسب نیست:
- ✅
ترس از تنهایی:
این شاید شایعترین دلیل باشد. فکر اینکه تنها باشیم، میتواند آنقدر ترسناک باشد که ترجیح دهیم در یک رابطه ناراحتکننده بمانیم. - ✅
فشار اجتماعی و خانوادگی:
انتظارات دیگران میتواند بر تصمیمات ما تاثیر بگذارد. شاید از قضاوت خانواده یا دوستان میترسیم اگر رابطه را تمام کنیم. - ✅
سرمایهگذاری عاطفی و زمانی:
وقتی زمان و انرژی زیادی را در یک رابطه صرف کردهایم، سخت است بپذیریم که همه چیز به هدر رفته است. - ✅
امید به تغییر:
با وجود مشکلات، تصور میکنیم که طرف مقابل تغییر خواهد کرد و همه چیز بهتر میشود. - ✅
مسائل مالی:
گاهی اوقات، وابستگی مالی باعث میشود نتوانیم به راحتی رابطه را ترک کنیم. - ✅
فرزندان:
برای حفظ خانواده و جلوگیری از آسیب دیدن فرزندان، حاضر میشویم در یک رابطه ناخوشایند بمانیم. - ✅
اعتماد به نفس پایین:
فکر میکنیم لایق رابطهای بهتر نیستیم و بهتر از این نصیبمان نخواهد شد. - ✅
ترس از شروع دوباره:
شروع یک رابطه جدید میتواند ترسناک و طاقتفرسا باشد. - ✅
وابستگی عاطفی:
به طرف مقابل وابسته شدهایم و جدایی از او برایمان غیرقابل تصور است. - ✅
خاطرات خوب گذشته:
تمرکز بر خاطرات خوب گذشته و نادیده گرفتن مشکلات فعلی. - ✅
احساس گناه:
فکر میکنیم رها کردن طرف مقابل، کار اشتباهی است و احساس گناه میکنیم. - ✅
تصور یک زندگی مشترک کاملا مطلوب:
همچنان به تصویر کاملا مطلوبی که از زندگی مشترک داشتیم، پایبند هستیم. - ✅
عدم وجود جایگزین:
تصور میکنیم هیچ فرد دیگری را پیدا نخواهیم کرد که بتوانیم با او رابطه داشته باشیم. - ✅
ترس از شکست:
جدایی را به عنوان یک شکست شخصی تلقی میکنیم و از آن میترسیم. - ✅
تغییر نکردن علیرغم تلاش:
با اینکه سعی کرده ایم مشکلات را حل کنیم، هیچ چیز تغییر نکرده است.

شناخت این دلایل میتواند اولین قدم برای تصمیمگیری آگاهانه در مورد رابطههایمان باشد. باید با خودمان صادق باشیم و بپذیریم که گاهی اوقات، رها کردن یک رابطه، بهترین انتخاب برای حفظ سلامت روان و خوشبختی ماست.
به یاد داشته باشیم که لیاقت داشتن رابطهای سالم و رضایتبخش را داریم و نباید به کمتر از آن رضایت دهیم.
1. ترس از تنهایی
یکی از رایجترین دلایل ادامه دادن یک رابطه نامناسب، ترس از تنهایی است.افراد ممکن است فکر کنند که بودن در یک رابطه بد بهتر از تنها بودن است.این ترس میتواند مانع از تصمیمگیری منطقی و رها کردن رابطه شود.این ترس اغلب از عدم اعتماد به نفس و باور به اینکه فرد لایق یک رابطه بهتر نیست نشأت میگیرد.در ضمن، فشارهای اجتماعی مبنی بر داشتن یک رابطه نیز میتواند این ترس را تشدید کند.فرد ممکن است به اشتباه تصور کند که همیشه مجرد خواهد ماند یا هرگز کسی را بهتر از شریک فعلی خود پیدا نخواهد کرد.
این ترس میتواند باعث شود افراد رفتارهای بد را تحمل کنند و نیازهای خود را نادیده بگیرند.
ترس از تنهایی مانع از رشد شخصی و یافتن یک رابطه سالمتر میشود.به جای تمرکز بر ترس از تنهایی، به فکر ساختن یک زندگی رضایتبخش برای خودتان باشید.
2. وابستگی مالی
وابستگی مالی یکی دیگر از دلایل مهم ادامه دادن یک رابطه نامناسب است.زمانی که یکی از طرفین به طور کامل یا بخش عمدهای از نظر مالی به دیگری وابسته باشد، ترک رابطه میتواند بسیار دشوار باشد.این وابستگی میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود، از جمله خانهدار بودن، نداشتن شغل مناسب، یا ناتوانی در تأمین نیازهای اساسی.فرد وابسته ممکن است بترسد که پس از ترک رابطه قادر به تأمین مخارج زندگی خود نباشد و به همین دلیل به تحمل شرایط نامناسب ادامه دهد.در این شرایط، باید فرد به دنبال راهکارهایی برای استقلال مالی باشد، مانند یافتن شغل، دریافت کمکهای دولتی، یا کمک گرفتن از خانواده و دوستان.
وابستگی مالی میتواند عزت نفس فرد را کاهش دهد و او را در یک چرخه معیوب از تحمل رفتارهای نامناسب گرفتار کند.
برنامهریزی برای استقلال مالی میتواند به فرد قدرت و اعتماد به نفس لازم برای ترک رابطه نامناسب را بدهد.مشاوره مالی نیز میتواند به فرد در مدیریت منابع مالی و برنامهریزی برای آینده کمک کند.
3. فرزندان
وجود فرزندان یکی از پیچیدهترین دلایل برای ادامه دادن یک رابطه نامناسب است.بسیاری از والدین به خاطر فرزندان خود در یک رابطه ناراضی باقی میمانند، به این امید که حضور هر دو والد برای فرزندان بهتر است.این باور ممکن است درست باشد، اما در شرایطی که رابطه به شدت آسیبزا و مخرب باشد، ادامه دادن آن میتواند اثرات منفی بیشتری بر فرزندان داشته باشد.کودکان در یک محیط پرتنش و پر از درگیری، استرس و اضطراب بیشتری را تجربه میکنند و این میتواند بر سلامت روانی و عاطفی آنها تأثیر بگذارد.
در این شرایط، باید والدین با یک متخصص مشورت کنند تا بهترین تصمیم را برای فرزندان خود بگیرند.گاهی اوقات، جدایی سالم و توافقی میتواند برای فرزندان بهتر از ماندن در یک محیط پرتنش باشد.در ضمن، والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که فرزندان آنها از رفتار آنها الگوبرداری میکنند.ماندن در یک رابطه ناسالم میتواند به آنها این پیام را منتقل کند که تحمل رفتارهای نامناسب قابل قبول است.باید والدین به جای تمرکز صرف بر حفظ خانواده، به فکر ایجاد یک محیط سالم و امن برای فرزندان خود باشند، حتی اگر این به معنای جدایی باشد.
هدف اصلی باید حفظ سلامت روانی و عاطفی فرزندان و جلوگیری از آسیب دیدن آنها باشد.
4. امید به تغییر
بسیاری از افراد در یک رابطه نامناسب به این امید باقی میمانند که شریک زندگیشان تغییر کند.آنها ممکن است معتقد باشند که با صبر و تلاش میتوانند شریک خود را متقاعد کنند که رفتارش را اصلاح کند.این امید میتواند بسیار قوی باشد، مخصوصا اگر شریک زندگی در گذشته رفتارهای بهتری داشته یا وعده تغییر داده باشد.با این حال، تغییر واقعی و پایدار نیاز به تعهد و تلاش هر دو طرف دارد.اگر شریک زندگی تمایلی به تغییر نداشته باشد یا تلاشی برای بهبود رابطه نکند، امید داشتن به تغییر میتواند یک دام باشد.
در این شرایط، باید واقعبین باشیم و بپذیریم که تغییر اجباری یا تحمیلی معمولاً نتیجهبخش نیست.در ضمن، باید به این نکته توجه داشت که تمرکز بر تغییر دادن دیگری میتواند باعث شود که نیازهای خود را نادیده بگیریم.به جای تلاش برای تغییر دادن شریک زندگی، بهتر است بر روی بهبود خود و تعیین مرزهای سالم تمرکز کنیم.اگر شریک زندگی تمایلی به همکاری نداشته باشد، ممکن است لازم باشد که رابطه را ترک کنیم.امید به تغییر نباید بهانهای برای تحمل رفتارهای نامناسب و نادیده گرفتن نیازهای خود باشد.واقعبینی و پذیرش واقعیتها کلید رهایی از این چرخه معیوب است.
5. تعهد و وظیفه
احساس تعهد و وظیفه میتواند یکی دیگر از دلایل ادامه دادن یک رابطه نامناسب باشد.این احساس مخصوصا در روابط طولانیمدت و ازدواجها قویتر است.افراد ممکن است احساس کنند که به شریک زندگی خود متعهد هستند و رها کردن او خلاف اصول اخلاقی آنهاست.آنها ممکن است به خاطر سوگندی که در مراسم ازدواج خوردهاند یا تعهداتی که به خانواده و دوستان دادهاند، احساس وظیفه کنند که در رابطه بمانند.این احساس تعهد میتواند بسیار ارزشمند باشد، اما نباید به بهانهای برای تحمل رفتارهای نامناسب و آسیبزا تبدیل شود.
تعهد باید دوطرفه باشد و بر اساس احترام و محبت متقابل استوار باشد.اگر رابطه به طور مداوم باعث آسیب و ناراحتی میشود، ادامه دادن آن صرفاً به خاطر احساس تعهد میتواند منجر به فرسودگی و افسردگی شود.در این شرایط، باید با خود صادق باشیم و ارزیابی کنیم که آیا رابطه هنوز هم ارزش حفظ کردن را دارد یا خیر.در ضمن، باید به این نکته توجه داشته باشیم که رها کردن یک رابطه ناسالم لزوماً به معنای زیر پا گذاشتن تعهدات نیست، بلکه ممکن است به معنای احترام گذاشتن به خود و حفظ سلامت روان باشد.
تعهد نباید به قفس تبدیل شود.
ارزیابی با صداقت و مشورت با متخصص میتواند به فرد در تصمیمگیری درست کمک کند.
6. سرمایهگذاری زمانی و عاطفی
وقتی زمان و انرژی زیادی را در یک رابطه سرمایهگذاری میکنیم، ترک آن میتواند بسیار دشوار باشد.این پدیده به عنوان “خطای هزینهٔ غرقشده” (Sunk Cost Fallacy) شناخته میشود.ما ممکن است احساس کنیم که اگر رابطه را تمام کنیم، تمام تلاشها و سرمایهگذاریهایمان هدر رفته است.این احساس میتواند باعث شود که به تحمل شرایط نامناسب ادامه دهیم، حتی اگر میدانیم که رابطه به جایی نمیرسد.ما ممکن است به خودمان بگوییم که بعد از این همه مدت نمیتوانیم رها کنیم و باید تا آخر ادامه دهیم.
با این حال، باید به یاد داشته باشیم که ادامه دادن یک رابطه بد فقط به خاطر سرمایهگذاریهای گذشته، منطقی نیست.به جای تمرکز بر گذشته، باید بر روی آینده تمرکز کنیم و تصمیماتی بگیریم که به نفع سلامت و خوشبختی ما باشند.گاهی اوقات، رها کردن یک رابطه بد بهترین تصمیمی است که میتوانیم برای خودمان بگیریم، حتی اگر به معنای از دست دادن سرمایهگذاریهای گذشته باشد.بهتر است آیندهای روشنتر را انتخاب کنیم تا اینکه در گذشتهای تاریک غرق شویم.به خود یادآوری کنید که ترک رابطه به معنای شکست نیست، بلکه به معنای انتخاب سلامتی و خوشبختی است.
ارزیابی مجدد اهداف و ارزشها میتواند به فرد در رهایی از این دام کمک کند.
7. ترس از قضاوت دیگران
ترس از قضاوت دیگران میتواند مانع از ترک یک رابطه نامناسب شود.افراد ممکن است نگران باشند که دوستان، خانواده و همکارانشان در مورد آنها چه فکری خواهند کرد اگر رابطه را تمام کنند.آنها ممکن است از انگ اجتماعی طلاق یا جدایی بترسند.این ترس میتواند مخصوصا در جوامعی که به ازدواج و حفظ خانواده اهمیت زیادی میدهند، قویتر باشد.افراد ممکن است احساس کنند که اگر رابطه را تمام کنند، مورد سرزنش و انتقاد قرار خواهند گرفت.با این حال، باید به یاد داشته باشیم که خوشبختی و سلامت ما از نظر دیگران مهمتر است.
ما نباید زندگی خود را بر اساس انتظارات دیگران بنا کنیم.
اگر رابطه به طور مداوم باعث ناراحتی و آسیب میشود، نباید به خاطر ترس از قضاوت دیگران در آن بمانیم.تنها کسانی که میتوانند در مورد رابطه ما قضاوت کنند، خودمان هستیم.ما باید به صدای خودمان گوش دهیم و تصمیمی بگیریم که به نفع سلامت و خوشبختی ما باشد.به خودتان اجازه دهید اولویت باشید.تمرکز بر حمایتهای اجتماعی و دوری از قضاوتها میتواند به فرد در این مسیر کمک کند.
8. انکار مشکل
انکار مشکل یکی از مکانیسمهای دفاعی است که افراد برای مقابله با واقعیتهای دردناک استفاده میکنند.در یک رابطه نامناسب، افراد ممکن است به طور ناخودآگاه مشکلات را انکار کنند و وانمود کنند که همه چیز خوب است.آنها ممکن است رفتارهای بد شریک زندگی خود را توجیه کنند، مشکلات را کوچک جلوه دهند یا به طور کلی از صحبت کردن در مورد آنها اجتناب کنند.این انکار میتواند به آنها کمک کند تا از رویارویی با واقعیت تلخ رابطه و تصمیمگیری سخت جلوگیری کنند.با این حال، انکار مشکل نمیتواند مشکلات را حل کند.
در واقع، انکار میتواند باعث شود که مشکلات بدتر شوند و فرد برای مدت طولانیتری در یک رابطه نامناسب باقی بماند.
برای رهایی از این دام، باید با خود صادق باشیم و واقعیتهای رابطه را بپذیریم.مشاوره با یک متخصص میتواند به ما کمک کند تا با مشکلات روبرو شویم و تصمیمات درستی بگیریم.واقعبینی و پذیرش، اولین قدم برای حل هر مشکلی است.به دنبال نشانههای هشداردهنده باشید و از نادیده گرفتن آنها خودداری کنید.درخواست کمک حرفهای میتواند دیدگاه جدیدی در مورد رابطه ایجاد کند.
9. عدم اعتماد به نفس
عدم اعتماد به نفس میتواند یکی از بزرگترین موانع برای ترک یک رابطه نامناسب باشد.افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است باور نداشته باشند که لایق یک رابطه بهتر هستند.آنها ممکن است فکر کنند که هیچ کس دیگری آنها را دوست نخواهد داشت یا اینکه نمیتوانند به تنهایی زندگی کنند.این باورها میتواند باعث شود که رفتارهای بد شریک زندگی خود را تحمل کنند و نیازهای خود را نادیده بگیرند.آنها ممکن است بترسند که اگر رابطه را تمام کنند، تنها و بیارزش خواهند ماند.برای افزایش اعتماد به نفس، باید بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم و به خودمان یادآوری کنیم که لایق عشق و احترام هستیم.
در ضمن، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد.
تقویت عزت نفس، کلید رهایی از روابط نامناسب است.به خودتان اجازه دهید دوست داشته شوید و ارزشمند تلقی شوید.به دنبال فعالیتهایی باشید که حس خوبی به شما میدهند و اعتماد به نفس شما را افزایش میدهند.
10. ترس از شروع دوباره
ترس از شروع دوباره یکی دیگر از دلایل رایج برای ماندن در یک رابطه نامناسب است.این ترس میتواند مخصوصا برای افرادی که برای مدت طولانی در یک رابطه بودهاند، قویتر باشد.آنها ممکن است نگران باشند که چگونه باید دوباره به تنهایی زندگی کنند، چگونه باید روابط جدیدی ایجاد کنند و چگونه باید با تغییرات بزرگی که پس از جدایی رخ میدهد، کنار بیایند.این ترس میتواند باعث شود که به تحمل شرایط نامناسب ادامه دهند، حتی اگر میدانند که رابطه به جایی نمیرسد.آنها ممکن است فکر کنند که شروع دوباره خیلی سخت و طاقتفرسا است و ترجیح میدهند در شرایط فعلی باقی بمانند.
با این حال، باید به یاد داشته باشیم که شروع دوباره همیشه امکانپذیر است و میتواند فرصتی برای رشد و پیشرفت باشد.با برنامهریزی و حمایت مناسب، میتوانیم با ترسهای خود مقابله کنیم و زندگی جدیدی را آغاز کنیم.به خودتان اجازه دهید رویاپردازی کنید و زندگی جدیدی را تصور کنید که در آن خوشحال و راضی هستید.شروع دوباره میتواند فرصتی برای کشف خود و یافتن مسیر جدیدی در زندگی باشد.برنامهریزی و تعیین اهداف کوچک میتواند به شما در این مسیر کمک کند.
11. نداشتن حمایت اجتماعی
عدم وجود حمایت اجتماعی میتواند یکی از موانع بزرگ برای ترک یک رابطه نامناسب باشد.زمانی که فرد احساس کند که کسی را ندارد که به او تکیه کند یا با او صحبت کند، ترک رابطه میتواند بسیار دشوارتر باشد.این کمبود حمایت میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود، از جمله دوری از خانواده و دوستان، نداشتن شبکههای اجتماعی قوی یا احساس خجالت از صحبت کردن در مورد مشکلات رابطه.برای غلبه بر این مشکل، باید به دنبال ایجاد و تقویت شبکههای اجتماعی باشیم.میتوانیم با دوستان و خانواده خود ارتباط برقرار کنیم، در گروههای حمایتی شرکت کنیم یا با یک مشاور صحبت کنیم.
داشتن حمایت اجتماعی میتواند به ما کمک کند تا احساس تنهایی و انزوا را کاهش دهیم، اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم و تصمیمات بهتری بگیریم.
افراد حامی را در زندگی خود شناسایی کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.به دنبال گروههای حمایتی باشید که با شرایط شما مطابقت دارند.
12. دستکاری عاطفی (Emotional Manipulation)
دستکاری عاطفی یک تاکتیک است که توسط افراد برای کنترل و سوء بهرهگیری از دیگران استفاده میشود. در یک رابطه، دستکاری عاطفی میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود، از جمله سرزنش کردن، تهدید کردن، تحقیر کردن، بازی با احساسات گناه و ایجاد حس وابستگی شدید. قربانیان دستکاری عاطفی ممکن است احساس کنند که گیج و سردرگم هستند و نمیدانند چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. آنها ممکن است به تدریج اعتماد به نفس خود را از دست بدهند و باور کنند که لایق رفتار بهتری نیستند. آگاهی از تکنیکهای دستکاری عاطفی، اولین قدم برای محافظت از خود است. به احساسات خود اعتماد کنید و به دنبال کمک باشید. ایجاد فاصله عاطفی میتواند به شما در دیدن واقعیت کمک کند.
13. فقدان مرزهای سالم
نداشتن مرزهای سالم میتواند یکی از دلایل اصلی ماندن در یک رابطه نامناسب باشد.مرزهای سالم خطوطی هستند که تعیین میکنند چه رفتارهایی را از دیگران میپذیریم و چه رفتارهایی را نمیپذیریم.وقتی مرزهای سالمی نداریم، ممکن است اجازه دهیم که دیگران با ما بدرفتاری کنند، از ما سوء استفاده کنند یا نیازهای خود را نادیده بگیرند.ما ممکن است بترسیم که اگر به دیگران “نه” بگوییم، آنها را ناراحت کنیم یا از دست بدهیم.برای ایجاد مرزهای سالم، باید نیازها و خواستههای خود را بشناسیم و به آنها احترام بگذاریم.در ضمن، باید یاد بگیریم که چگونه قاطعانه و محترمانه “نه” بگوییم و از خودمان دفاع کنیم.
داشتن مرزهای سالم به ما کمک میکند تا روابط سالمتری داشته باشیم و از خودمان محافظت کنیم.
تعیین مرزها، کلید حفظ سلامت روان و احترام به خود است.از بیان نیازهای خود نترسید و به آنها احترام بگذارید.قاطعیت، مهارت مهمی برای حفظ مرزهای سالم است.
14. اعتیاد به رابطه (Relationship Addiction)
اعتیاد به رابطه یک الگوی رفتاری مخرب است که در آن فرد به طور اجباری به دنبال روابط میگردد، حتی اگر این روابط برای او مضر باشند.افراد معتاد به رابطه ممکن است احساس کنند که بدون یک رابطه کامل نیستند و به طور مداوم به دنبال تایید و توجه دیگران هستند.این اعتیاد میتواند باعث شود که افراد در روابط نامناسب باقی بمانند، رفتارهای بد شریک زندگی خود را تحمل کنند و نیازهای خود را نادیده بگیرند.آنها ممکن است از ترک رابطه بترسند، زیرا فکر میکنند که بدون آن نمیتوانند خوشحال باشند.درمان اعتیاد به رابطه نیازمند مشاوره و حمایت حرفهای است.
درمانگر میتواند به فرد کمک کند تا الگوهای رفتاری خود را شناسایی کند، عزت نفس خود را افزایش دهد و راههای سالمتری برای برقراری ارتباط با دیگران بیاموزد.
خودشناسی و درمان، کلید رهایی از اعتیاد به رابطه است.به دنبال راههای سالمتری برای ارضای نیازهای عاطفی خود باشید.روی خودتان و رشد شخصیتان تمرکز کنید.
15. فقدان آگاهی از روابط سالم
گاهی اوقات، افراد در یک رابطه نامناسب باقی میمانند زیرا اصلاً نمیدانند یک رابطه سالم چگونه است. آنها ممکن است در خانوادهای بزرگ شده باشند که روابط نامناسبی را به عنوان “عادی” تلقی میکنند یا ممکن است تجربههای محدودی از روابط داشته باشند. در این شرایط، باید به دنبال یادگیری در مورد روابط سالم باشیم. میتوانیم کتابها و مقالات مربوطه را بخوانیم، در دورههای آموزشی شرکت کنیم یا با یک مشاور صحبت کنیم. آگاهی از ویژگیهای یک رابطه سالم میتواند به ما کمک کند تا روابط نامناسب را شناسایی کنیم و تصمیمات بهتری بگیریم. یادگیری در مورد روابط سالم، کلید داشتن روابط رضایتبخش است. به دنبال الگوهای مثبت در روابط باشید و از آنها الگوبرداری کنید. با افراد سالم و مثبت معاشرت کنید. از اشتباهات خود درس بگیرید و سعی کنید در روابط بعدی از آنها خودداری کنید.
16. باورهای نادرست در مورد عشق و روابط
باورهای نادرست در مورد عشق و روابط میتوانند باعث شوند که افراد در روابط نامناسب باقی بمانند. برخی از این باورها عبارتند از: “عشق یعنی تحمل هر چیزی”، “اگر کسی واقعاً شما را دوست داشته باشد، هرگز شما را ناراحت نخواهد کرد” و “اگر رابطه سختیهایی داشته باشد، به این معنی است که شما به اندازه کافی تلاش نمیکنید”. این باورها غیرواقعی و مضر هستند و میتوانند باعث شوند که افراد رفتارهای بد را تحمل کنند و نیازهای خود را نادیده بگیرند. برای داشتن روابط سالم، باید این باورهای نادرست را شناسایی کرده و آنها را با باورهای واقعبینانهتر و سالمتر جایگزین کنیم. شناسایی و اصلاح باورهای نادرست، کلید داشتن روابط سالم است. از تجربیات خود درس بگیرید و باورهای خود را بر اساس واقعیتها شکل دهید. با افراد آگاه و مثبت در مورد روابط صحبت کنید.
17. ترس از نامعلوم
ترس از ناشناختهها یکی از دلایل اساسی ماندن در یک رابطه نامناسب است.حتی اگر میدانیم که رابطه برای ما خوب نیست، باز هم ممکن است از ترک آن بترسیم زیرا نمیدانیم چه چیزی در انتظارمان است.ما ممکن است نگران باشیم که چگونه باید به تنهایی زندگی کنیم، چگونه باید با تغییرات بزرگی که پس از جدایی رخ میدهد، کنار بیاییم و چگونه باید آینده خود را بسازیم.این ترس میتواند فلجکننده باشد و باعث شود که به تحمل شرایط نامناسب ادامه دهیم.برای غلبه بر این ترس، باید به خودمان یادآوری کنیم که تغییر همیشه فرصتی برای رشد و پیشرفت است.
با برنامهریزی و حمایت مناسب، میتوانیم با ترسهای خود مقابله کنیم و زندگی جدیدی را آغاز کنیم.
به خودتان اجازه دهید رویاپردازی کنید و آیندهای روشنتر را برای خودتان تصور کنید.ترس از ناشناختهها، طبیعی است، اما نباید مانع از رشد و پیشرفت شما شود.برنامهریزی و تعیین اهداف کوچک میتواند به شما در این مسیر کمک کند.به جای تمرکز بر ترسها، روی فرصتها تمرکز کنید.






