چرا در بعضی روابط احساس میکنیم که نمیتوانیم خود واقعیمان باشیم؟
آیا تا به حال در رابطهای بودهاید که احساس کنید مجبورید نقابی به صورت بزنید؟ احساس کنید نمیتوانید تمام و کمال خودتان باشید و باید رفتارهایتان را کنترل کنید؟ این احساس ناخوشایند، متاسفانه تجربهای رایج است. در این مطلب به بررسی دلایل بروز این حس در روابط مختلف میپردازیم. دلایل متعددی وجود دارند که باعث میشوند نتوانیم در یک رابطه، خود واقعیمان را به نمایش بگذاریم. این دلایل میتوانند ریشه در گذشته، شخصیت، و یا نوع رابطه داشته باشند. در اینجا 12 نکته را بررسی میکنیم:
- ✅
ترس از قضاوت:
یکی از مهمترین دلایل، ترس از قضاوت شدن توسط طرف مقابل است. نگران این هستیم که اگر نقاط ضعف، علایق عجیب و غریب یا نظرات متفاوت خود را بروز دهیم، مورد تمسخر، انتقاد یا طرد قرار بگیریم. - ✅
نیاز به تایید:
گاهی به دنبال تایید و پذیرش دائمی از طرف مقابل هستیم و برای رسیدن به آن، رفتارهایی را انجام میدهیم که در واقع مطابق میل خودمان نیستند. - ✅
تصور کاملا مطلوب از طرف مقابل:
ممکن است تصویری کاملا مطلوب از طرف مقابل در ذهن داشته باشیم و تلاش کنیم خودمان را با آن تصویر مطابقت دهیم، حتی اگر این کار به قیمت نادیده گرفتن خود واقعیمان تمام شود. - ✅
فشار اجتماعی:
گاهی فشارهای اجتماعی و انتظاراتی که از یک رابطه وجود دارد، ما را مجبور میکند رفتارهایی را از خود نشان دهیم که با شخصیت واقعیمان همخوانی ندارند. - ✅
تجربههای تلخ گذشته:
اگر در روابط قبلی تجربه قضاوت شدن، تحقیر یا طرد شدن را داشته باشیم، ممکن است این ترس را به روابط جدید نیز منتقل کنیم و از نشان دادن خود واقعیمان خودداری کنیم. - ✅
عدم اعتماد به نفس:
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، بیشتر احتمال دارد که در روابط مختلف احساس ناامنی کنند و برای جلب رضایت طرف مقابل، خود واقعیشان را پنهان کنند. - ✅
عدم صمیمیت عاطفی:
در روابطی که صمیمیت عاطفی عمیقی وجود ندارد، افراد احساس امنیت کمتری برای ابراز احساسات و افکار واقعی خود دارند. - ✅
وجود الگوهای ناسالم ارتباطی:
الگوهای ارتباطی ناسالم مانند سوء استفاده عاطفی، کنترلگری یا بیاحترامی میتوانند باعث شوند که فرد برای حفظ امنیت خود، مجبور شود خود واقعیاش را پنهان کند. - ✅
تفاوتهای اساسی شخصیتی:
اگر تفاوتهای اساسی در ارزشها، باورها و سبک زندگی با طرف مقابل وجود داشته باشد، ممکن است احساس کنیم که برای حفظ رابطه، باید خودمان را سانسور کنیم. - ✅
نداشتن مرزهای شخصی:
افرادی که مرزهای شخصی مشخصی ندارند، بیشتر در معرض این هستند که در روابط مختلف هویت خود را از دست بدهند و برای جلب رضایت دیگران، خود واقعیشان را نادیده بگیرند. - ✅
ترس از آسیبپذیر بودن:
نشان دادن خود واقعی مستلزم آسیبپذیر بودن است. ترس از اینکه آسیبپذیری ما مورد سوء استفاده قرار گیرد، میتواند مانع از ابراز خود واقعیمان شود. - ✅
نادیده گرفتن نیازهای شخصی:
گاهی به قدری در تلاش برای راضی کردن طرف مقابل هستیم که نیازهای شخصی خود را نادیده میگیریم و به مرور زمان، از خود واقعیمان دور میشویم.
شناخت این دلایل، اولین قدم برای حل این مسئله است. باید به یاد داشته باشیم که یک رابطه سالم، فضایی امن و حمایتکننده است که در آن میتوانیم بدون ترس از قضاوت یا طرد شدن، خود واقعیمان را به نمایش بگذاریم. اگر در رابطهای احساس میکنید که نمیتوانید خودتان باشید، لازم است به این موضوع توجه کنید و با بررسی دقیق دلایل، برای حل آن تلاش کنید. در صورت نیاز، میتوانید از کمک یک متخصص روانشناس نیز بهرهمند شوید.
ترس از قضاوت و طرد شدن
یکی از مهمترین دلایل این احساس، ترس از قضاوت شدن توسط طرف مقابل است.ما نگرانیم که اگر جنبههای خاصی از شخصیت خود را نشان دهیم، مورد انتقاد قرار گیریم، مسخره شویم یا حتی طرد شویم.این ترس باعث میشود که خودسانسوری کنیم و نقابی به چهره بزنیم.این ترس مخصوصا زمانی بیشتر میشود که در گذشته تجربههای ناخوشایندی از قضاوت شدن و طرد شدن داشته باشیم.این تجربیات میتوانند باعث شوند که در روابط جدید هم محتاطانه رفتار کنیم و از نشان دادن خود واقعیمان خودداری کنیم.گاهی اوقات این ترس ناخودآگاه است و ما حتی متوجه نمیشویم که در حال سانسور کردن خود هستیم.
اما این سانسور کردن به مرور زمان میتواند باعث احساس نارضایتی و دوری از خود واقعیمان شود.برای غلبه بر این ترس، باید یاد بگیریم که با خودمان مهربان باشیم و خودمان را بپذیریم.در ضمن، باید روابطی را انتخاب کنیم که در آن احساس امنیت و پذیرش کنیم.به یاد داشته باشیم که هیچ کس کامل نیست و همه ما نقاط ضعف و قوتی داریم.پذیرش این واقعیت میتواند به ما کمک کند که با خودمان مهربانتر باشیم و راحتتر خود واقعیمان را در روابط نشان دهیم.ارزش خود را بدانید و بدانید که لایق این هستید که در یک رابطه، همانطور که هستید پذیرفته شوید.
ترس از قضاوت و طرد شدن یکی از موانع بزرگ برای داشتن یک رابطه سالم و صمیمی است.
غلبه بر این ترس میتواند به ما کمک کند که روابط عمیقتر و رضایتبخشتری را تجربه کنیم.
تلاش برای جلب رضایت دیگران (People-Pleasing)
گاهی اوقات ما به شدت در تلاشیم که رضایت دیگران را جلب کنیم و میخواهیم همیشه برای آنها خوب باشیم.این رفتار، که به “جلب رضایت دیگران” معروف است، میتواند باعث شود که خودمان را نادیده بگیریم و خواستههای خود را سرکوب کنیم.وقتی در یک رابطه همواره تلاش میکنیم که طرف مقابل را خوشحال نگه داریم، ممکن است از بیان نیازها و خواستههای خود خودداری کنیم.این کار منجر به احساس نارضایتی و خستگی در رابطه میشود.جلب رضایت دیگران معمولاً ریشه در دوران کودکی دارد.کودکانی که در محیطی رشد کردهاند که نیازهای آنها نادیده گرفته شده یا مورد انتقاد قرار گرفتهاند، ممکن است در بزرگسالی به دنبال جلب رضایت دیگران باشند تا احساس امنیت و ارزشمندی کنند.
برای رهایی از این الگو، باید یاد بگیریم که به خودمان ارزش قائل شویم و نیازهای خود را در اولویت قرار دهیم.این به معنای خودخواهی نیست، بلکه به معنای احترام گذاشتن به خود و نیازهایمان است.یاد بگیرید که “نه” بگویید و مرزهای خود را مشخص کنید.این کار ممکن است در ابتدا دشوار باشد، اما با تمرین، میتوانید یاد بگیرید که بدون احساس گناه یا شرم، از خودتان محافظت کنید.
عدم اعتماد به نفس و خودباوری پایین
وقتی اعتماد به نفس کافی نداریم، ممکن است احساس کنیم که به اندازه کافی خوب نیستیم و ارزش دوست داشته شدن نداریم.این احساس میتواند باعث شود که در روابط خودمان را پنهان کنیم و سعی کنیم تصویری کاملا مطلوب از خود ارائه دهیم.افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، معمولاً به دنبال تایید و تصدیق از طرف دیگران هستند.آنها ممکن است رفتارهایی انجام دهند که فکر میکنند طرف مقابل میپسندد، حتی اگر با ارزشها و باورهای خودشان در تضاد باشد.عدم اعتماد به نفس میتواند باعث شود که در روابط خود دچار وابستگی شویم.
ما ممکن است از ترس از دست دادن رابطه، هر کاری برای خوشحال نگه داشتن طرف مقابل انجام دهیم.برای افزایش اعتماد به نفس، باید روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم و دستاوردهای خود را به یاد بیاوریم.در ضمن، باید یاد بگیریم که با خودمان مهربان باشیم و خودمان را بپذیریم، با تمام نقصها و کاستیهایمان.تمرین خودآگاهی میتواند به ما کمک کند که الگوهای منفی فکری خود را شناسایی کنیم و آنها را تغییر دهیم.مدیتیشن، یوگا و سایر تمرینات آرامشبخش نیز میتوانند به کاهش استرس و افزایش اعتماد به نفس کمک کنند.
ارزش خود را بدانید و بدانید که لایق این هستید که در یک رابطه، همانطور که هستید پذیرفته شوید.
فشار اجتماعی و انتظارات فرهنگی
فشار اجتماعی و انتظارات فرهنگی میتوانند نقش مهمی در این احساس ایفا کنند.گاهی اوقات، جامعه از ما انتظار دارد که به شیوهای خاص رفتار کنیم یا به ارزشهای خاصی پایبند باشیم.این انتظارات میتوانند باعث شوند که خودمان را سانسور کنیم و از نشان دادن جنبههایی از شخصیت خود که با این انتظارات همخوانی ندارند، خودداری کنیم.مثلا در برخی از فرهنگها، ابراز احساسات به طور آزادانه پذیرفته نیست.در این فرهنگها، افراد ممکن است از نشان دادن احساسات واقعی خود خودداری کنند و سعی کنند چهرهای قوی و بیاحساس از خود نشان دهند.
در ضمن، انتظارات جنسیتی میتوانند باعث شوند که افراد خودشان را سانسور کنند.مردان ممکن است از نشان دادن احساسات ضعف یا آسیبپذیری خود خودداری کنند، زیرا میترسند که به عنوان مرد ضعیف قضاوت شوند.زنان نیز ممکن است از ابراز قدرت و جاهطلبی خود خودداری کنند، زیرا میترسند که به عنوان زن خودخواه یا سلطهجو قضاوت شوند.
برای رهایی از این فشارها، باید آگاهانه تلاش کنیم که انتظارات جامعه را به چالش بکشیم و به خودمان اجازه دهیم که همانطور که هستیم، زندگی کنیم.این به معنای نادیده گرفتن کامل ارزشهای فرهنگی نیست، بلکه به معنای انتخاب ارزشهایی است که با باورها و ارزشهای شخصی ما همخوانی دارند.
یاد بگیرید که به صدای درونی خود گوش دهید و به خودتان اجازه دهید که نظرات و باورهای خود را داشته باشید، حتی اگر با نظرات و باورهای دیگران متفاوت باشد.
سابقه روابط ناموفق و تجربیات تلخ
سابقه روابط ناموفق و تجربیات تلخ میتوانند تاثیر عمیقی بر نحوه رفتار ما در روابط جدید داشته باشند.اگر در گذشته در روابط خود آسیب دیدهایم، ممکن است در روابط جدید محتاطانه رفتار کنیم و از نشان دادن خود واقعیمان خودداری کنیم.مثلا اگر در گذشته مورد خیانت قرار گرفتهایم، ممکن است در روابط جدید به سختی به طرف مقابل اعتماد کنیم و دائماً نگران این باشیم که دوباره آسیب ببینیم.این ترس میتواند باعث شود که رفتارهای کنترلگرانه از خود نشان دهیم یا از صمیمیت دوری کنیم.در ضمن، اگر در گذشته در روابط خود مورد سوء استفاده قرار گرفتهایم، ممکن است در روابط جدید احساس ناامنی و آسیبپذیری کنیم.
این احساس میتواند باعث شود که خودمان را پنهان کنیم و از نشان دادن جنبههایی از شخصیت خود که فکر میکنیم ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرند، خودداری کنیم.برای التیام یافتن از تجربیات تلخ گذشته، باید به خودمان زمان و فضا بدهیم تا احساسات خود را پردازش کنیم.مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.یاد بگیرید که تجربیات گذشته شما بخشی از داستان شما هستند، اما آنها تعیین کننده هویت شما نیستند.شما میتوانید از این تجربیات درس بگیرید و به فردی قویتر و مقاومتر تبدیل شوید.
به خودتان اجازه دهید که دوباره به عشق و اعتماد باور داشته باشید.
این کار ممکن است دشوار باشد، اما ارزشش را دارد.
عدم شناخت کافی از خود
یکی از مهمترین دلایل این احساس، عدم شناخت کافی از خودمان است. اگر ندانیم چه کسی هستیم، چه ارزشهایی داریم و چه نیازهایی داریم، نمیتوانیم به طور کامل خودمان را در روابط نشان دهیم. شناخت خود فرآیندی است که نیاز به زمان و تلاش دارد. این فرآیند شامل بررسی نقاط قوت و ضعف، ارزشها، باورها، نیازها و خواستههای ما میشود. برای شناخت خود، میتوانید از ابزارهای مختلفی مانند تستهای شخصیتشناسی، مدیتیشن، نوشتن خاطرات و مشاوره با یک متخصص استفاده کنید. شناخت خود یک سفر است، نه یک مقصد. این سفر میتواند چالشبرانگیز باشد، اما ارزشش را دارد. هر چه بیشتر خودتان را بشناسید، راحتتر میتوانید خود واقعیتان را در روابط نشان دهید.
شرایط رابطه و پویایی قدرت
شرایط رابطه و پویایی قدرت بین طرفین نیز میتواند تاثیرگذار باشد.اگر در رابطهای احساس کنیم که قدرت کمتری داریم یا مورد سوء استفاده قرار میگیریم، ممکن است از نشان دادن خود واقعیمان خودداری کنیم.مثلا اگر در رابطهای با یک فرد خودشیفته باشیم، ممکن است احساس کنیم که باید همیشه مطابق میل او رفتار کنیم و از بیان نیازها و خواستههای خود خودداری کنیم.در ضمن، اگر در رابطهای با یک فرد کنترلگر باشیم، ممکن است احساس کنیم که آزادی عمل نداریم و باید دائماً مراقب رفتار خود باشیم.در این شرایط، باید مرزهای خود را مشخص کنیم و از حقوق خود دفاع کنیم.
اگر احساس میکنیم که در رابطهای مورد سوء استفاده قرار میگیریم، باید به فکر ترک رابطه باشیم.
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید احساس امنیت و احترام کنند.اگر در رابطهای احساس میکنید که نمیتوانید خود واقعیتان باشید، باید به فکر تغییر شرایط باشید.
عزت نفس پایین
عزت نفس پایین یکی دیگر از دلایل رایج برای عدم توانایی در ابراز خود واقعی در روابط است.عزت نفس به معنای ارزشی است که برای خود قائل هستیم و باور داریم که لایق دوست داشته شدن و احترام هستیم.وقتی عزت نفس پایینی داریم، ممکن است احساس کنیم که به اندازه کافی خوب نیستیم و نمیتوانیم خود واقعیمان را به دیگران نشان دهیم.ما ممکن است نگران باشیم که اگر دیگران ما را آنطور که هستیم ببینند، ما را دوست نخواهند داشت.عزت نفس پایین میتواند ناشی از تجربیات دوران کودکی، انتقادهای مداوم، شکستهای مکرر یا مقایسه خود با دیگران باشد.
برای افزایش عزت نفس، باید روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم، دستاوردهای خود را به یاد بیاوریم و با خودمان مهربان باشیم.
در ضمن، باید یاد بگیریم که از خودمان مراقبت کنیم و به نیازهای خود توجه کنیم.مشاوره با یک متخصص میتواند در افزایش عزت نفس بسیار مفید باشد.هر چه عزت نفس شما بیشتر باشد، راحتتر میتوانید خود واقعیتان را در روابط نشان دهید.
ترس از آسیب پذیری
آسیب پذیری به معنای باز کردن قلب خود و نشان دادن احساسات واقعی خود به دیگران است.این کار میتواند ترسناک باشد، زیرا ما نگران این هستیم که آسیب ببینیم، مورد قضاوت قرار گیریم یا طرد شویم.با این حال، آسیب پذیری برای ایجاد روابط صمیمی و عمیق ضروری است.بدون آسیب پذیری، ما نمیتوانیم به طور کامل با دیگران ارتباط برقرار کنیم و احساس نزدیکی و صمیمیت را تجربه کنیم.ترس از آسیب پذیری میتواند ناشی از تجربیات تلخ گذشته، ترس از قضاوت شدن یا ترس از طرد شدن باشد.برای غلبه بر ترس از آسیب پذیری، باید با خودمان مهربان باشیم، به خودمان اجازه دهیم که احساسات خود را تجربه کنیم و به آرامی و تدریجی خود را به دیگران نشان دهیم.
انتخاب افرادی که به آنها اعتماد داریم و با آنها احساس امنیت میکنیم، در این فرآیند بسیار مهم است.
هر چه بیشتر آسیب پذیر باشید، روابط عمیقتر و رضایتبخشتری را تجربه خواهید کرد.
وجود الگوهای ارتباطی ناسالم
وجود الگوهای ارتباطی ناسالم در یک رابطه میتواند باعث شود که نتوانیم خود واقعیمان باشیم.این الگوها میتوانند شامل پرخاشگری، منفعل بودن، اجتناب از تعارض، سوء استفاده عاطفی و کنترلگری باشند.وقتی در یک رابطه با الگوهای ارتباطی ناسالم درگیر هستیم، ممکن است احساس کنیم که نمیتوانیم آزادانه نظرات و احساسات خود را بیان کنیم.ما ممکن است بترسیم که اگر حرفی بزنیم که طرف مقابل را ناراحت کند، با عواقب ناخوشایندی روبرو شویم.برای تغییر الگوهای ارتباطی ناسالم، باید آگاهانه تلاش کنیم که روشهای ارتباطی سالمتری را یاد بگیریم و تمرین کنیم.
این شامل گوش دادن فعال، بیان احساسات به طور سازنده، حل تعارض به طور مسالمتآمیز و احترام گذاشتن به مرزهای دیگران میشود.
مشاوره با یک متخصص میتواند در تغییر الگوهای ارتباطی ناسالم بسیار مفید باشد.در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید احساس امنیت و احترام کنند.
تمایل به حفظ ظاهر و جلوگیری از درگیری
تمایل به حفظ ظاهر و جلوگیری از درگیری میتواند مانع از این شود که خود واقعی مان را در یک رابطه نشان دهیم.این تمایل اغلب ناشی از ترس از رویارویی با تعارض، ناراحت کردن طرف مقابل یا از دست دادن رابطه است.وقتی تلاش می کنیم تا از هرگونه درگیری اجتناب کنیم، ممکن است احساسات واقعی خود را سرکوب کنیم، نیازهای خود را نادیده بگیریم و سعی کنیم همیشه با خواسته های طرف مقابل موافقت کنیم.این رفتار منجر به احساس نارضایتی و عدم اصالت در رابطه می شود.برای رهایی از این الگو، باید یاد بگیریم که تعارض بخشی طبیعی از هر رابطه ای است و می توان آن را به شیوه ای سازنده حل کرد.
باید به خودمان اجازه دهیم که احساسات خود را بیان کنیم، نیازهای خود را مطرح کنیم و در صورت لزوم، با طرف مقابل مخالفت کنیم.
یاد بگیرید که به جای اجتناب از تعارض، به دنبال حل مسالمت آمیز آن باشید.این شامل گوش دادن فعال، همدلی با طرف مقابل و یافتن راه حلی است که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.
حفظ ظاهر و جلوگیری از درگیری ممکن است در کوتاه مدت از بروز مشکلات جلوگیری کند، اما در بلند مدت به صمیمیت و اصالت رابطه آسیب می رساند. به خودتان اجازه دهید که خود واقعی تان باشید، حتی اگر این به معنای مواجهه با تعارض باشد.
عدم تطابق ارزش ها و اهداف
عدم تطابق ارزشها و اهداف بین دو نفر میتواند یکی از دلایل اصلی احساس عدم اصالت در یک رابطه باشد.وقتی ارزشها و اهداف ما با طرف مقابل همسو نباشد، ممکن است احساس کنیم که باید خودمان را تغییر دهیم یا نیازها و خواستههای خود را نادیده بگیریم تا با آنها سازگار شویم.مثلا اگر شما برای استقلال و آزادی فردی ارزش قائل هستید، اما طرف مقابل شما به دنبال یک رابطه وابسته و کنترلگر است، ممکن است احساس کنید که نمیتوانید خود واقعیتان باشید و باید خواستههای او را بر خواستههای خود ترجیح دهید.
در ضمن، اگر شما اهداف بلندپروازانهای در زندگی دارید، اما طرف مقابل شما به دنبال یک زندگی آرام و بیدغدغه است، ممکن است احساس کنید که باید اهداف خود را سرکوب کنید تا با او هماهنگ باشید.
عدم تطابق ارزشها و اهداف میتواند به مرور زمان منجر به احساس نارضایتی و ناخشنودی در رابطه شود.






