چرا ابهام در رابطهها خطرناک است؟ 17 نکته کلیدی
روابط انسانی، چه عاشقانه، چه دوستانه و چه خانوادگی، بر پایه شفافیت و صداقت بنا میشوند. ابهام، به عنوان یک سم مهلک، میتواند پایههای این روابط را سست کرده و منجر به نارضایتی، سوءتفاهم و فروپاشی رابطه شود. در این مقاله به بررسی 17 دلیل میپردازیم که نشان میدهد چرا ابهام در روابط، بسیار خطرناک است. ابهام نه تنها باعث ایجاد سردرگمی میشود، بلکه احساس ناامنی و بیاعتمادی را نیز در طرفین رابطه پرورش میدهد. وقتی نمیدانید در کجای رابطه ایستادهاید، نمیتوانید با اطمینان خاطر به مسیر پیش رو قدم بگذارید.
- ✅ایجاد سوءتفاهم: ابهام، بستر مناسبی برای شکلگیری سوءتفاهمها و برداشتهای نادرست است.
- ✅ایجاد احساس ناامنی: ابهام، احساس ناامنی و عدم اطمینان به آینده رابطه را تقویت میکند.
- ✅تضعیف اعتماد: وقتی شفافیت وجود ندارد، اعتماد نیز به مرور زمان از بین میرود.
- ✅سرکوب احساسات: فردی که در یک رابطه مبهم قرار دارد، ممکن است از بیان احساسات واقعی خود خودداری کند.
- ✅ایجاد خشم و رنجش: سوءتفاهمها و انتظارات برآورده نشده، منجر به خشم و رنجش میشود.
- ✅فرسایش عاطفی: درگیری دائمی با ابهامات، باعث فرسایش عاطفی و خستگی روانی میشود.
- ✅کاهش کیفیت ارتباط: ارتباط موثر و سازنده در یک رابطه مبهم، به شدت دشوار میشود.
- ✅افزایش احتمال خیانت: در روابط مبهم، احتمال خیانت عاطفی یا فیزیکی افزایش مییابد.
- ✅مانع رشد فردی: وقتی فرد درگیر ابهامات رابطه است، نمیتواند به طور کامل بر رشد و پیشرفت خود تمرکز کند.
- ✅ایجاد حسادت: عدم شفافیت در مورد روابط با دیگران، میتواند حسادت را برانگیزد.
- ✅تاثیر منفی بر سلامت روان: اضطراب، استرس و ناامنی ناشی از ابهام، میتواند به سلامت روان آسیب بزند.
- ✅اتلاف وقت و انرژی: صرف زمان و انرژی برای حدس زدن و تفسیر رفتارهای مبهم، بسیار خسته کننده است.

- ✅دشواری در تصمیمگیری: وقتی وضعیت رابطه مشخص نیست، تصمیمگیری در مورد آینده بسیار دشوار میشود.
- ✅کاهش عزت نفس: احساس دوستداشتنی نبودن و ارزش قائل نشدن، میتواند به کاهش عزت نفس منجر شود.
- ✅پایان یافتن رابطه: ابهام میتواند منجر به پایان یافتن رابطه شود.
پس، تلاش برای ایجاد شفافیت و صداقت در روابط، از اهمیت بالایی برخوردار است. گفتگوهای با صداقت، بیان واضح انتظارات و احساسات، و تلاش برای رفع سوءتفاهمها، میتواند از بروز مشکلات ناشی از ابهام جلوگیری کند. اگر در رابطهای احساس ابهام میکنید، بهتر است با طرف مقابل خود صحبت کرده و سعی کنید ابهامات موجود را برطرف کنید. در صورت عدم موفقیت، ممکن است نیاز به کمک گرفتن از یک مشاور متخصص داشته باشید.
چرا ابهام در رابطهها خطرناک است؟ 17 نکته
1. ایجاد سوء تفاهم و برداشتهای نادرست
ابهام در یک رابطه، مانند نقاشی مبهمی است که هرکس آن را به دلخواه خود تفسیر میکند.نبود شفافیت در گفتار و رفتار، زمینهساز سوء تفاهمهای پیدرپی میشود.هر فرد بر اساس پیشفرضها و تجربیات خود، برداشت متفاوتی از گفتهها و اعمال طرف مقابل خواهد داشت.این سوء تفاهمها، به مرور زمان، مانند بذرهایی در خاک رابطه ریشه دوانده و جوانه میزنند.کمکم، اعتماد و صمیمیت که پایههای اصلی هر رابطه سالمی هستند، سست میشوند و جای خود را به تردید و دلخوری میدهند.مثلا اگر فردی به طور واضح نیازهای خود را بیان نکند، طرف مقابل ممکن است به اشتباه تصور کند که همه چیز خوب است و هیچ مشکلی وجود ندارد.
در نتیجه، نیازهای فرد نادیده گرفته شده و احساس نارضایتی در او ایجاد میشود.یا اگر فردی رفتاری دوگانه داشته باشد، طرف مقابل ممکن است گیج شود و نتواند به درستی تشخیص دهد که آیا این رفتار از سر محبت است یا بیتفاوتی.این ابهام میتواند منجر به سردرگمی و اضطراب شود.به همین دلیل، شفافیت و صراحت در بیان خواستهها، انتظارات و احساسات، نقش حیاتی در جلوگیری از سوء تفاهم و ایجاد یک رابطه سالم و پایدار ایفا میکند.وقتی همه چیز شفاف باشد، احتمال اینکه برداشتهای اشتباه شکل بگیرد، به طور قابل توجهی کاهش مییابد و افراد میتوانند با اطمینان خاطر بیشتری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
این شفافیت، نه تنها از بروز مشکلات جلوگیری میکند، بلکه به تقویت صمیمیت و اعتماد نیز کمک میکند.
زیرا افراد میدانند که میتوانند به حرفها و رفتارهای یکدیگر اعتماد کنند و نیازی به حدس زدن و تفسیر کردن نیست.
2. افزایش اضطراب و ناامنی عاطفی
وقتی تکلیف یک رابطه مشخص نباشد، فرد در حالت تعلیق و ابهام دائم به سر میبرد.این ابهام، مانند یک سایه سنگین، بر تمام جنبههای زندگی او سایه میافکند و آرامش و آسایش را از او سلب میکند.فرد دائم نگران است که چه اتفاقی خواهد افتاد؟آیا رابطه به سمت جلو پیش میرود یا به زودی به پایان میرسد؟این نگرانیها، مانند موریانهای که به جان چوب میافتد، اعتماد به نفس و عزت نفس فرد را به تدریج از بین میبرند.حتی کوچکترین نشانهای از سوی طرف مقابل، میتواند فرد را به شدت مضطرب کند.
یک پیام کوتاه دیر پاسخ داده شده، یک تغییر جزئی در لحن صدا، یا یک نگاه بیتفاوت، همگی میتوانند به عنوان علامتی از خطر تلقی شوند و فرد را دچار ناامنی عاطفی کنند.این اضطراب و ناامنی، نه تنها بر سلامت روان فرد تاثیر منفی میگذارد، بلکه میتواند بر عملکرد او در سایر زمینههای زندگی نیز تاثیرگذار باشد.تمرکز و دقت فرد کاهش مییابد، کیفیت خوابش مختل میشود و احساس خستگی و بیحوصلگی بر او غلبه میکند.به همین دلیل، شفافیت در رابطه و تعیین تکلیف وضعیت آن، از اهمیت بالایی برخوردار است.
وقتی فرد بداند که در چه جایگاهی قرار دارد و چه انتظاراتی از او میرود، میتواند با آرامش خاطر بیشتری به زندگی خود ادامه دهد.
این شفافیت، به فرد اجازه میدهد تا با واقعیت روبرو شود و در صورت لزوم، تصمیمات مناسبی برای آینده خود اتخاذ کند.بهتر است یک پایان دردناک، تا یک ابهام بیپایان که روح و روان فرد را آزار میدهد.
3. ایجاد سوتفاهم در مورد انتظارات
اگر انتظارات به صورت واضح بیان نشوند، طرفین رابطه ممکن است تصورات متفاوتی از یکدیگر داشته باشند.این تفاوت در انتظارات، میتواند منجر به ناامیدی و دلخوری شود.مثلا یک فرد ممکن است انتظار داشته باشد که طرف مقابلش همیشه در کنار او باشد و از او حمایت کند، در حالی که طرف مقابل ممکن است تصور کند که هر فرد باید استقلال خود را حفظ کند و به تنهایی از پس مشکلاتش برآید.یا یک فرد ممکن است انتظار داشته باشد که طرف مقابلش همیشه به او ابراز علاقه کند، در حالی که طرف مقابل ممکن است تصور کند که عشق را باید در عمل نشان داد و نیازی به ابراز کلامی آن نیست.
این تفاوت در انتظارات، به مرور زمان، میتواند منجر به ایجاد شکاف عمیقی در رابطه شود.هر فرد احساس میکند که نیازهایش نادیده گرفته شده و مورد بیمهری قرار گرفته است.برای جلوگیری از این مشکل، ضروری است که طرفین رابطه، انتظارات خود را به صورت واضح و صریح با یکدیگر در میان بگذارند.در مورد اینکه چه چیزهایی برایشان مهم است و چه رفتارهایی را از طرف مقابل انتظار دارند، صحبت کنند.این گفتگو، نه تنها به جلوگیری از سوء تفاهم کمک میکند، بلکه به طرفین رابطه این امکان را میدهد تا درک بهتری از یکدیگر پیدا کنند و بتوانند به نیازهای هم پاسخ دهند.
4. دشواری در حل تعارضها
در یک رابطه مبهم، حل تعارضها دشوارتر میشود.وقتی طرفین به طور واضح از احساسات و نیازهای یکدیگر آگاه نباشند، نمیتوانند به درستی با مسائل روبرو شوند و راه حل مناسبی پیدا کنند.مثلا اگر یک فرد ناراحت باشد اما دلیل ناراحتی خود را بیان نکند، طرف مقابل نمیتواند درک کند که چه اشتباهی مرتکب شده است و چگونه میتواند او را خوشحال کند.یا اگر طرفین در مورد یک موضوع اختلاف نظر داشته باشند اما نتوانند به طور صریح در مورد آن صحبت کنند، ممکن است این اختلاف نظر به یک بحث و جدل شدید تبدیل شود و رابطه را به خطر بیندازد.
برای حل تعارضها در یک رابطه مبهم، ابتدا باید سعی کنید تا ابهامات را از بین ببرید.با طرف مقابل خود صحبت کنید و از او بخواهید که به طور صریح در مورد احساسات و نیازهای خود صحبت کند.سعی کنید با همدلی به حرفهای او گوش دهید و او را قضاوت نکنید.به او نشان دهید که برای احساساتش ارزش قائل هستید و میخواهید به او کمک کنید تا مشکلش را حل کند.
پس از اینکه ابهامات را از بین بردید، میتوانید به دنبال راه حل مناسبی برای تعارض بگردید.سعی کنید به یک توافق برسید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.
5. کاهش صمیمیت و نزدیکی
ابهام، مانند یک دیوار نامرئی، بین افراد یک رابطه فاصله میاندازد و مانع از ایجاد صمیمیت و نزدیکی میشود.وقتی طرفین نتوانند به طور کامل خودشان باشند و احساسات و افکار خود را به اشتراک بگذارند، نمیتوانند یک رابطه عمیق و معنادار ایجاد کنند.مثلا اگر یک فرد از ترس قضاوت شدن، احساسات واقعی خود را پنهان کند، طرف مقابل نمیتواند به درستی او را بشناسد و با او ارتباط برقرار کند.یا اگر طرفین از ترس آسیب دیدن، از ابراز علاقه به یکدیگر خودداری کنند، رابطه به یک رابطه سطحی و بیروح تبدیل میشود.
برای افزایش صمیمیت و نزدیکی در یک رابطه مبهم، باید سعی کنید تا دیوار ابهام را از بین ببرید.
با طرف مقابل خود صادق باشید و احساسات و افکار خود را به اشتراک بگذارید.به او نشان دهید که به او اعتماد دارید و میخواهید او را به طور کامل بشناسید.به او اجازه دهید تا خودش باشد و او را به خاطر اشتباهاتش قضاوت نکنید.
6. ایجاد فرصت برای دخالت دیگران
وقتی رابطه شفاف نیست، افراد دیگر ممکن است سعی کنند در آن دخالت کنند و نظرات خود را تحمیل کنند.این دخالتها میتوانند منجر به ایجاد تنش و درگیری در رابطه شوند.مثلا اگر یک زوج در مورد مسائل مالی خود با یکدیگر صحبت نکنند، ممکن است خانوادههایشان سعی کنند در این مورد دخالت کنند و تصمیماتی را به آنها تحمیل کنند.یا اگر یک زوج در مورد تربیت فرزندان خود با یکدیگر توافق نداشته باشند، ممکن است دوستان و آشنایانشان سعی کنند در این مورد دخالت کنند و به آنها نصیحت کنند.برای جلوگیری از دخالت دیگران در رابطه، باید سعی کنید تا رابطه خود را شفاف و روشن کنید.
با طرف مقابل خود در مورد تمام مسائل مهم صحبت کنید و به یک توافق برسید.
به دیگران اجازه ندهید که در رابطه شما دخالت کنند و نظرات خود را تحمیل کنند.به آنها نشان دهید که شما خودتان میتوانید مشکلات خود را حل کنید.
7. فرسودگی عاطفی
تلاش مداوم برای حدس زدن و تفسیر کردن رفتارها و گفتارهای طرف مقابل، انرژی زیادی از فرد میگیرد و منجر به فرسودگی عاطفی میشود.فرد احساس میکند که دائم در حال جنگیدن است و نمیتواند آرامش داشته باشد.مثلا اگر یک فرد مجبور باشد دائماً حدس بزند که طرف مقابلش چه میخواهد و چه احساسی دارد، ممکن است پس از مدتی خسته شود و انگیزه خود را برای ادامه رابطه از دست بدهد.یا اگر یک فرد مجبور باشد دائماً برای جلب توجه طرف مقابلش تلاش کند، ممکن است احساس کند که ارزشی برای طرف مقابل ندارد و رابطه برای او بیمعنی شده است.
برای جلوگیری از فرسودگی عاطفی، باید سعی کنید تا رابطه خود را شفاف و روشن کنید.
با طرف مقابل خود در مورد احساسات و نیازهای خود صحبت کنید و از او بخواهید که همین کار را انجام دهد.به طرف مقابل خود نشان دهید که به او اهمیت میدهید و میخواهید او را خوشحال کنید.به او اجازه دهید تا خودش باشد و او را به خاطر اشتباهاتش قضاوت نکنید.
8. کاهش اعتماد به نفس
وقتی فرد در یک رابطه مبهم قرار دارد، ممکن است به تواناییهای خود در درک و تفسیر موقعیتها شک کند.این شک و تردید میتواند منجر به کاهش اعتماد به نفس شود.مثلا اگر یک فرد دائماً در تلاش باشد تا رفتارها و گفتارهای طرف مقابلش را تفسیر کند و نتواند به درستی این کار را انجام دهد، ممکن است احساس کند که ناتوان و بیکفایت است.یا اگر یک فرد دائماً مورد قضاوت و انتقاد طرف مقابلش قرار گیرد، ممکن است احساس کند که ارزشی ندارد و نمیتواند هیچ کاری را به درستی انجام دهد.
برای افزایش اعتماد به نفس در یک رابطه مبهم، باید سعی کنید تا خودتان را دوست داشته باشید و به تواناییهای خود اعتماد کنید.
به خودتان یادآوری کنید که شما فرد ارزشمندی هستید و میتوانید هر کاری را که میخواهید انجام دهید.از طرف مقابل خود بخواهید که شما را تشویق کند و از شما حمایت کند.به او نشان دهید که به کمک او نیاز دارید تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.

9. ایجاد زمینه برای خیانت
ابهام در رابطه، میتواند زمینه را برای خیانت فراهم کند.وقتی نیازهای عاطفی و جنسی یک فرد در رابطه برآورده نشود، ممکن است به دنبال ارضای این نیازها در خارج از رابطه باشد.
مثلا اگر یک زوج در مورد نیازهای جنسی خود با یکدیگر صحبت نکنند، ممکن است یکی از آنها احساس کند که نادیده گرفته شده است و به دنبال ارضای نیازهای خود در خارج از رابطه باشد.یا اگر یک زوج در مورد نیازهای عاطفی خود با یکدیگر صحبت نکنند، ممکن است یکی از آنها احساس تنهایی و انزوا کند و به دنبال پیدا کردن یک دوست جدید باشد که بتواند با او درد دل کند.
برای جلوگیری از خیانت در یک رابطه مبهم، باید سعی کنید تا رابطه خود را شفاف و روشن کنید.
با طرف مقابل خود در مورد تمام نیازهای خود صحبت کنید و به یکدیگر قول دهید که هیچوقت به یکدیگر خیانت نخواهید کرد.به طرف مقابل خود نشان دهید که به او اهمیت میدهید و میخواهید او را خوشحال کنید.به او اجازه دهید تا خودش باشد و او را به خاطر اشتباهاتش قضاوت نکنید.
10. دشواری در برنامه ریزی برای آینده
وقتی رابطه مبهم است، برنامه ریزی برای آینده دشوار میشود.فرد نمیداند که آیا این رابطه پایدار است یا خیر و نمیتواند برای آینده خود تصمیمگیری کند.مثلا اگر یک زوج در مورد ازدواج با یکدیگر صحبت نکنند، ممکن است یکی از آنها نتواند برای آینده خود برنامه ریزی کند و احساس سردرگمی کند.
یا اگر یک زوج در مورد محل زندگی خود با یکدیگر توافق نداشته باشند، ممکن است یکی از آنها نتواند شغل مناسبی پیدا کند و احساس نارضایتی کند.برای اینکه بتوانید برای آینده خود برنامه ریزی کنید، باید سعی کنید تا رابطه خود را شفاف و روشن کنید.
با طرف مقابل خود در مورد تمام اهداف و آرزوهای خود صحبت کنید و به یک توافق برسید.
به طرف مقابل خود نشان دهید که به او اهمیت میدهید و میخواهید با او آینده خود را بسازید.به او اجازه دهید تا خودش باشد و او را به خاطر اشتباهاتش قضاوت نکنید.
11. از دست دادن فرصتهای دیگر
ماندن در یک رابطه مبهم، میتواند باعث از دست دادن فرصتهای دیگر شود. فرد ممکن است به دلیل تعهد به این رابطه، فرصتهای بهتری را از دست بدهد. مثلا اگر یک فرد در یک رابطه نامناسب باشد، ممکن است فرصت ازدواج با فرد مناسبی را از دست بدهد. یا اگر یک فرد در یک شغل نامناسب باشد، ممکن است فرصت پیدا کردن یک شغل بهتر را از دست بدهد. برای اینکه فرصتهای دیگر را از دست ندهید، باید سعی کنید تا رابطه خود را ارزیابی کنید و ببینید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر. اگر احساس میکنید که این رابطه برای شما مناسب نیست، باید شجاعت داشته باشید و آن را ترک کنید. به خودتان اجازه دهید تا فرصتهای بهتری را تجربه کنید.
12. احساس نادیده گرفته شدن
وقتی ابهام در یک رابطه وجود دارد، فرد ممکن است احساس کند که نیازها و خواستههایش نادیده گرفته میشوند.این احساس میتواند منجر به نارضایتی و خشم شود.مثلا اگر یک فرد به طور مداوم نیازهای خود را بیان کند و طرف مقابل به آنها توجه نکند، ممکن است احساس کند که ارزشی برای طرف مقابل ندارد.یا اگر یک فرد به طور مداوم مورد قضاوت و انتقاد طرف مقابلش قرار گیرد، ممکن است احساس کند که صدایش شنیده نمیشود و نظراتش ارزشی ندارند.برای اینکه احساس نادیده گرفته شدن نکنید، باید سعی کنید تا نیازها و خواستههای خود را به طور واضح و صریح بیان کنید.
به طرف مقابل خود نشان دهید که به توجه او نیاز دارید و میخواهید که به حرفهای شما گوش دهد.
اگر طرف مقابل به نیازهای شما توجه نکرد، باید سعی کنید تا دلیل این بیتوجهی را پیدا کنید.ممکن است او متوجه نیازهای شما نباشد یا نتواند به آنها پاسخ دهد.
13. از دست دادن هویت فردی
در یک رابطه مبهم، فرد ممکن است به تدریج هویت فردی خود را از دست بدهد و تمام تمرکز خود را بر روی طرف مقابل بگذارد.این امر میتواند منجر به احساس پوچی و بیمعنایی شود.مثلا اگر یک فرد تمام وقت و انرژی خود را صرف جلب رضایت طرف مقابل کند و هیچ توجهی به نیازها و خواستههای خود نداشته باشد، ممکن است به تدریج احساس کند که دیگر خودش نیست و تنها یک سایه از طرف مقابل است.یا اگر یک فرد تمام دوستان و فعالیتهای مورد علاقه خود را کنار بگذارد تا وقت بیشتری را با طرف مقابل بگذراند، ممکن است به تدریج احساس کند که دیگر هیچ چیزی در زندگی ندارد و تنها وابسته به طرف مقابل است.
برای حفظ هویت فردی خود در یک رابطه مبهم، باید سعی کنید تا به نیازها و خواستههای خود نیز توجه کنید.به فعالیتهای مورد علاقه خود ادامه دهید و با دوستان خود وقت بگذرانید.به طرف مقابل خود نشان دهید که شما یک فرد مستقل هستید و نیازی به تایید و توجه دائمی او ندارید.به او اجازه دهید تا خودش باشد و شما نیز به خودتان اجازه دهید تا خودتان باشید.
14. افزایش استرس و افسردگی
ابهام در رابطه، میتواند منجر به افزایش استرس و افسردگی شود. فرد دائم نگران آینده رابطه است و نمیتواند از زندگی خود لذت ببرد. مثلا اگر یک فرد دائماً نگران این باشد که طرف مقابلش او را ترک خواهد کرد، ممکن است دچار استرس و اضطراب شود. یا اگر یک فرد احساس کند که در رابطه خود گیر افتاده است و هیچ راهی برای خروج ندارد، ممکن است دچار افسردگی شود. برای کاهش استرس و افسردگی در یک رابطه مبهم، باید سعی کنید تا رابطه خود را شفاف و روشن کنید. با طرف مقابل خود در مورد احساسات و نگرانیهای خود صحبت کنید و به دنبال راه حلی برای مشکلات خود باشید.
15. کاهش عزت نفس
قرار گرفتن در یک رابطه مبهم و نامشخص میتواند به مرور زمان عزت نفس فرد را کاهش دهد.فرد ممکن است احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست و لایق یک رابطه شفاف و روشن نیست.مثلا اگر یک فرد دائماً مورد بیمهری و بیتوجهی طرف مقابلش قرار گیرد، ممکن است احساس کند که ارزشی ندارد و نمیتواند یک رابطه سالم و شاد داشته باشد.یا اگر یک فرد دائماً مجبور باشد برای جلب توجه طرف مقابلش تلاش کند، ممکن است احساس کند که ناتوان و بیکفایت است و نمیتواند به تنهایی مورد توجه و محبت قرار گیرد.
برای افزایش عزت نفس خود در یک رابطه مبهم، باید سعی کنید تا خودتان را دوست داشته باشید و به تواناییهای خود اعتماد کنید.
به خودتان یادآوری کنید که شما فرد ارزشمندی هستید و لایق یک رابطه سالم و شاد هستید.از طرف مقابل خود بخواهید که شما را تشویق کند و از شما حمایت کند.به او نشان دهید که به کمک او نیاز دارید تا عزت نفس خود را افزایش دهید.
16. ایجاد یک چرخه معیوب از رفتارهای ناسالم
ابهام در رابطه میتواند منجر به ایجاد یک چرخه معیوب از رفتارهای ناسالم شود.مثلا اگر یک فرد احساس کند که طرف مقابلش به او توجه نمیکند، ممکن است برای جلب توجه او رفتارهای نامناسبی انجام دهد.این رفتارها ممکن است منجر به ایجاد تنش و درگیری در رابطه شوند و رابطه را بدتر کنند.یا اگر یک فرد احساس کند که طرف مقابلش به او دروغ میگوید، ممکن است به او اعتماد نکند و رفتارهای کنترلی انجام دهد.این رفتارها ممکن است باعث شوند که طرف مقابل احساس کند که مورد سوء ظن قرار گرفته است و رابطه را ترک کند.
برای شکستن این چرخه معیوب، باید سعی کنید تا رابطه خود را شفاف و روشن کنید.
با طرف مقابل خود در مورد رفتارهای ناسالم خود صحبت کنید و به دنبال راهی برای تغییر آنها باشید.به او نشان دهید که میخواهید یک رابطه سالم و شاد داشته باشید و حاضرید برای رسیدن به این هدف تلاش کنید.
17. احساس گیر افتادن و ناتوانی در خروج
در یک رابطه مبهم، فرد ممکن است احساس کند که در یک تله گیر افتاده است و نمیتواند از رابطه خارج شود.این احساس میتواند منجر به ناامیدی و درماندگی شود.مثلا اگر یک فرد سالها در یک رابطه نامناسب بوده باشد، ممکن است احساس کند که دیگر نمیتواند رابطه را ترک کند و باید تا آخر عمر با این وضعیت کنار بیاید.یا اگر یک فرد به طرف مقابل خود وابسته شده باشد و نتواند بدون او زندگی کند، ممکن است احساس کند که هیچ راهی برای خروج از رابطه وجود ندارد.برای اینکه بتوانید از یک رابطه مبهم خارج شوید، باید ابتدا بپذیرید که این رابطه برای شما مناسب نیست.
به خودتان یادآوری کنید که شما لایق یک رابطه سالم و شاد هستید و نباید به کمتر از آن قانع شوید.
سپس، باید برنامه ریزی کنید و برای خروج از رابطه آماده شوید.از دوستان و خانواده خود کمک بگیرید و به دنبال حمایت و پشتیبانی باشید.






